مهمانهای یک عروسی تک

به نام خدا

خاطره ای از حجت الأسلام قرائتی

يک کارت عروسی ، از يک دختر خانمی دستم رسید ، از بس جذب اين کارت شدم کارتشو با خودم قم آوردم .

جریان کارت دعوت ؛ یکی از شخصیت های محترم تبريز دخترش رو ، عروس می کنه و بعد توی کارت عروسيش می نويسه که ، بسمه تعالی دوشيزه فلانی و آقای فلانی به ازدواج هم در آمدند. بنا داشتيم جشن با شکوهی بگيريم . شما را هم دعوت کنيم ، اما تصميم گرفتيم بودجه جشن را بدهيم به يک خواهر و برادر و آنها هم ازدواج کنند. بنابراين جشني نداريم . اين کارت جهت اطلاع بود ، که بدانيد ازدواج انجام شد . گرچه از ديدارتان محرومم! ولی ، اميدوارم اين عمل خدا پسندانه را بپذيريد و تایید کنید.http://s4.picofile.com/file/8182712176/670px_Be_a_Successful_Muslim_Husband_Step_4.jpg

اگر يک سال تشريفات ازدواج رو ، تو ايران کم بکنیم... هیچ دختر و پسري بی زن و بی شوهر نمی مونند و اگر يک سال پول هايی که تو ساختمون ها خرج دکور سازی می شه رو کم بکنیم... بی خونه ای تو ايران نمی ماند . قضاوت با فطرت پاكتان و پاک دلان نه اينكه ببینیم "مردم چه می گويند؟!!!"

شیرینی مشترک

بسم رب الشهدا

جعبه شیرینی را جلو بردم و تعارف کردم. یکی برداشت و گفت: می توانم یکی دیگر هم بردارم؟ گفتم: البته این حرفها چیه سید؟! و سید یک شیرینی دیگر هم برداشت، اما هیچ کدام را نخورد. کار همیشه اش بود. هر جا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلاتی تعارفش می کردند، بر می داشت، اما نمی خورد. می گفت: «می برم تا با خانم و بچه ها با هم بخوریم.» به ما توصیه می کرد که این خیلی موثر است که آدم شیرینی های زندگی اش را با خانواده اش تقسیم کند.

شاید برای همین هم همیشه در خانه نماز را به جماعت می خواند!

http://s4.picofile.com/file/8167519584/sweet10sa.jpg

منبع:کتاب مجموعه خاطرات 19 ؛ شهید آوینی / نشر یا زهرا سلام الله علیه

همسر بد اخلاق من !!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خانومی از عالمی سوالی میپرسد که در برابر بد اخلاقی همسرش چه کند؟

آن عالم در جواب داستان زیر را برایشان بازگو میکنند*.

"اصمعی (وزیر مامون) می گوید: روزی برای صیادی به سوی بیابان روانه شدیم. من از جمع دور شدم و در بیابان گم شدم، در حالی که تشنه و گرسنه بودم به این فکر بودم که کجا بروم و چکار کنم. چشمم به خیمه ای افتاد.

به سوی خیمه روان شدم، دیدم زنی جوان و با حجابی در خیمه نشسته. به او سلام کردم او جواب سلامم را داد و تعارف کرد و گفت بفرمایید. بالای خیمه نشستم و آن زن هم در گوشه دیگر خیمه نشست. من خیلی تشنه بودم، به او گفتم: یک مقدار آب به من بده: دیدم رنگش تغییر کرد، رنگش زرد شد. گفت: ای مرد، من از شوهرم اجازه ندارم که به شما آب دهم (یکی از حقوقی که مرد بر زن دارد این است که بدون اجازه اش در مال شوهر تصرف نکند) اما مقداری شیر دارم. این شیر برای نهار خودم است و این شیر را به شما می دهم. شما بخورید، من نهار نمی خورم. شیر را آورد و من خوردم. یکی – دو ساعت نشستم دیدم یک سیاهی از دور پیدا شد.

r

زن، آب را برداشت و رفت خارج از خیمه. پیرمردی سیاه سوار بر شتر آمد. و زن پاها و دست و صورتش را شست و او را برداشت و آورد در بالای خیمه نشانید. پیرمرد، بداخلاقی می کرد و نق می زد، ولی زن می خندید و تبسم می کرد و با او حرف می زد. این مرد از بس به این زن بداخلاقی کرد من دیگر نتوانستم در خیمه بمانم و آفتاب داغ را ترجیح دادم. بلند شدم و خداحافظی کردم. مرد خیلی اعتنا نکرد، با روی ترشی جواب خداحافظی را داد، اما زن به مشایعت من آمد. وقتی آمد مرا مشایعت کند، مرا شناخت که اصمعی وزیر مامون هستم.

http://s5.picofile.com/file/8157700484/mardane_maloos.jpg

من به او گفتم: خانم، حیف تو نیست که جمال و زیبایی و جوانی خود را به پای این پیرمرد سیاه بد اخلاق فنا کردی؟ آخر به چه چیز او دل خوش کردی، به جمال و جوانیش؟! ثروتش؟! تا این جملات را از من شنید، دیدم رنگش تغییر کرد. این زنی که این همه با اخلاق بود با عصبانیت به من گفت: حیف تو نیست می خواهی بین من و شوهرم اختلاف بیندازی. چون زن دید من خیلی جا خوردم و ناراحت شدم، خواست مرا دلداری دهد و گفت: اصمعی دنیا می گذرد، خواه وسط بیابان باشم، خواه در قصر، خواه در رفاه و آسایش، خواه در رنج و سختی.امروز گذشت. من که دربیابان بودم گذشت و اگر وسط قصر هم می بودم باز می گذشت.یک چیز نمی گذرد و آن آخرت است.

اصمعی من یک روایت از پیامبر اکرم (ص) شنیدم و می خواهم به آن عمل کنم. آن حضرت فرمود: ایمان نصفه الصبر و نصفه الشکر.من در بیابان به بداخلاقی و تند خویی و زشتی شوهرم صبر می کنم و به شکرانه جمال و جوانی و سلامتی که خدا به من عنایت فرمود، به این مرد خدمت می کنم که ایمانم کامل شود."

پیامبر اکرم(ص) می فرماید:

کسی که بر بداخلاقی همسرش صبر کرده و او را تحمل کند، خداوند به او همان اجری را خواهد داد که به ایوب پیامبر داد و زنی که بر بداخلاقی شوهرش صبر کند و او را تحمل نماید، خداوند به او همان ثوابی را خواهد داد که به آسیه عطا فرمود.(3)

 

*اینکه خبر این نامه نگاری بین این خانوم و  عالم موثق باشد بنده یقین ندارم و فقط سمعا شنیده ام.

سبک زندگی اسلامی 3

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد رحیم پور ازغدی:

سر قضیه مهندسی فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی من رفتم و خیلی از پرونده های طلاق در دادگاه ها  رو  نگاه کردم.دوستانی که کارشناس بودند گفتند بساری از اختلافهای خانوادگی برای این است که اصلا زن و شوهر با هم حرف نمیزندد.یا درست حرف نمیزندد.

حالا ما در روایت جقدر توصیه داریم به درست حرف زدن.با کلمات محترمانه و عاشقانه حرف زدن.گفتن اینکه من دوستت دارم و از آن مهمتر حرف زدن و درد و دل کردن زن و شوهر.

الان برخی زن و شوهرها اصلا با هم حرف نمیزندد مگر اینکه بگویند چقدر پول آوردی؟آنی کی هم بگوید امروز غذا چه پختی؟این شد حرف؟

پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله می فرماید زن و شوهری که با هم یک ساعت بنشینند و صحبت کنند،جوک بگویند،اصلا چرت و پرت بگویند(خنده حضار)با هم بخندند،شوخی و خاطره بگویند.این یک ساعت پاداشش از اینکه در مسجد الحرام اعتکاف کرده باشی و شب تا صبح نماز خوانده باشی و روز تا شب روزه گرفته باشی بیشتر است.

http://s5.picofile.com/file/8153210992/795894_687.jpg

کشتی عشق!

بسم الله الرحمن الرحیم

زن مضطربانه نزد مرشد رفت و عرضه داشت :" خانواده همسرم بسیار زیاد مرا آزرده خاطر میکنند.هر چه با نفسم میجنگم نتیجه ای حاصل نمیشود.رابطه ام با آنها بسیار ظاهری است و من این را نمیپسندم.من عشق به آنها را میخواهم..دوست دارم به مخلوق خالقم عشق ورزم.آیا راهی برایم وجود دارد؟؟

مرشد نگاه عمیقی به زن کرد و گفت :" بله ! خانواده همسرت مسلمان هستند و  قطعا حسین ع را دوست دارند.در زیارت عاشورا میخوانیم "یا ابا عبد الله ! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم".دوست داشته باش کسی را که حسین را دوست دارد.و بیزار باش از کسی که با حسین ع دشمنی دارد.خانواده همسرت را دوست داشته باش زیرا آنها حسین ع را دوست میدارند"

 "عشقت را حسینی کن چرا که ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه.ما بقی اش رو به خودش بسپار "

http://s5.picofile.com/file/8149560700/sar_alam.jpg

آغوش..

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ﻭَﻗــﺘــﯽ ﻣــﯽ ﮔــﻮﯾـَـﺪ

ﺩﻭﺳــﺘــﺖ ﺩﺍﺭﻡ !

ﺯُﻝ ﺯُﻝ ﺩَﺭ ﭼِــﺸــﻢ ﻫــﺎﯾـَـﺶ ﻧـِـﮕــﺎﻩ ﻧـَـﮑــﻦ

ﺑــﯽ ﻫﯿــﭻ ﺣَــﺮﻓــﯽ

ﺑــﯽ ﻫﯿــﭻ ﻋَــﮑــﺲُ ﺍﻟــﻌــَﻤـَـﻠــﯼ !

ﺗَــﻨــﻬــﺎ ﺑــﺎ ﮔــﻔــﺘَــﻦِ ﻣَــﻦ ﻫـَـﻢ ﺩﻭﺳــﺘــﺖ ﺩﺍﺭﻡ

ﺍﯾــﻦ ﻟـَـﺤــﻈــﻪ ﺭﺍ ﺗـَـﻤــﺎﻣَــﺶ ﻧـَـﮑــﻦ

ﺟــﯿــﻎ ﺑــﺰَﻥ ... ﻣـُـﺤــﮑَــﻢ ﺩَﺭ ﺁﻏــﻮﺷَــﺶ ﺑـِـﮕــﯿــﺮ

ﺑــﻮﺳــــﻪ ﺑــﺎﺭﺍﻧـَـﺶ ﮐــﻦ

ﺑــﮕــﺬﺍﺭ ﺁﻧــﻘـَـﺪﺭ ﺍﺯ ﮔـُـﻔــﺘـَـﻦِ ﺍﯾــﻦ ﮐـَـﻠَــﻤــﺎﺕ

ﺑـِـﻪ ﺷــﻮﻕ ﺑــﯿــﺎﯾـَـﺪ

ﮐـِـﻪ ﺍﮔَــﺮ ﻓَــﺮﺩﺍ ﺑــﺎﺯ ﻫَــﻢ ﺧــﻮﺍﺳــﺖ ﺑِــﮕــﻮﯾَــﺪ

ﺟــﻮﺭِ ﺩﯾــﮕــﺮ ﺑــِﮕــﻮﯾـَـﺪ...

 

این جملات را برای جذب کردن مردان بگویید

بسم الله الرحمن الرحیم

تو کتابهای روانشناسی زیادی خوندم که زنها دوست دارن بدون اینکه از مردها بصورت مستقیم درخواست کنن و کاری رو ازشون بخوان خود مردها اون کار رو براشون انجام بده.اما مردها غالبا متوجه این نیاز زنها نمیشن و باید حتما چیزی رو ازشون مستقیم بخوای تا برات انجام بدن....

نمیدونم درباره قانون جذب و کائنات و مدیتیشن و یوگا و اینا چقدر میدونین؟؟ و آیا موافق هستین یا مخالف؟

اما همین قانون جذب یک کلید طلایی داره که قراره تو این پست براتون بذارم.
                                  http://s4.picofile.com/file/7999106341/Lovemagnet.jpg

عصر یکروز زمستونی با همسرتون تو خونه نشستین و دارین تلویزیون نگاه میکنید.هوا سرد شده و شما قصد دارین به همسرتون بگین که شعله بخاری یا شومینه رو زیاد کنه.این درخواست رو با چه عبارتهایی بیان میکنین؟

آیا بکار بردن عبارتعزیزم….میشه درجه حرارت بخاری را زیاد کنی لطفا؟” نشانگر نهایت لطافت و زنانگی شماست؟

"نه"

مثال دوم//فرض کنید که سطل آشغال پر شده و شما  از همسرتون میخواین که اونو خالی کنه.راه حل مستقیم و شفاف اینه که بهش بگین:“عزیزم…. لطفا آشغال را ببر بیرون” آیا بکار بردن این عبارت صحیحه؟

"نه"

برای اینکه بدونین چطوری از نهایت زنانگی تون برای جذب همسراتون استفاده کنین مقاله ای که در ادامه مطلب قرار داده شده است رو حتما مطالعه کنین.

ادامه نوشته

نقشه گنج

بسم الله الرحمن الرحیم

امسال می‌خوام تولد همسرم رو با یه نقشه گنج، متفاوت‌تر از سالهای قبل جشن بگیرم.تصمیم دارم روز تولدش به بهانه پیاده‌روی کنار ساحل، نقشه گنجم رو اجرا کنم.



مقداری چای تو یه سینی ریختم و یه برگه سفید کاغذ رو توش گذاشتم، بعد از اینکه رنگش تغییر کرد برگه رو کنار گذاشتم تا خشک بشه، بعد انگشت خیسمو به پودر کاکائو آغشته کردم و روی کاغذ کشیدم اینطوری و بعد از خشک شدنش دور کاغذ رو با شمع سوزوندم، اینطوری و با خودکار سفید اینطوری روی کاغذنوشتم:

"ای یابنده‌ی خوش شانس! صندوقچه‌ی گنج در همین نزدیکی هاست، آن را بیاب و خودت و قلبت را از آنچه در ذهن داری بی‌نیاز کن! در فال کسی که این نقشه را می‌یابد آمده است که معشوقه‌ای دارد که او را بسی دوست می‌دارد و تمام آرزویش این است که صاحب گنج را خوشبخت‌ترین کند. برای خوشبخت‌تر شدن زن و شوهر عاشق را پیدا کن..."

بعد از این جمله، کروکی کامل مسیر رو تا محل گنج کشیدم و نقشه رو اول مچاله کردم و بعد لوله کردم و داخل این بطری گذاشتم.

دسته گل و کیکی رو که سفارش داده بودم، گرفتم و کیک رو توی یخچال بستنی فروشیه نزدیک محل نقشه گنج گذاشتم. کنار ساحل جایی رو برای گذاشتن بطری نقشه گنج پیدا کردم، بطری و زن و شوهر عاشق رو با فاصله چند متری از هم، روی تخته‌سنگ‌های کنار ساحل گذاشتم. و یکی از صندلی‌های پارک ساحلی کنار محل نقشه گنج رو با چراغ "تولدت مبارک" تزیین کردم.

به همسرم زنگ زدم تا بیاد پیشم و وقتی رسید ازش خواستم که کنار ساحل پیاده روی کنیم، به محل نقشه گنج که رسیدیم چشمش به بطری افتاد و فهمید که یه خبراییه! کاغذ و از داخل بطری برداشت.

زیر کاغذ نوشته بودم: "برای خوشبخت تر شدن جلوتر برو و زن و شوهر عاشق رو پیدا کن". کمی جلوتر زن و شوهر رو دید با کاغذی که زیرشون گذاشته بودم.

 توی اون کاغذ نوشته بودم: "پاک کن جادویی با این پاکن میتوانی دو خصیصه اخلاقی همسرت که تو را آزار میدهد برای همیشه پاک کنی!!! "

بعد از کمی پیاده روی به محل تولد رفتیم. از دور شمع تولدت مبارک فضا رو برامون روشن کرده بود. این‌بار جشن تولد دو نفره ما زیر نور ماه لطافت دیگه ای داشت.

باران گل

هوالمحبوب

هر دفعه که از در میاد تو، دستشو پشتش می‌گیره و بهم میگه: "عزیزم! چشمهاتو ببند"

با لبخند چشمهامو می‌بندم و چند ثانیه بعد...

.

.

لطافت گلهای بهاری پوست صورتمو نوازش میده!

و امروز...

سر سجاده‌ام نشسته بودم و قرآن می‌خواندم که او پشت سرم ایستاد و برای هزارمین بار گلش را گل باران کرد.


               http://s1.picofile.com/file/7904838488/1_335aw5e.jpg                                         


تو دوران نامزدی، میزان ابراز علاقه‌ی زبانی همسرم بهم خیلی زیاد بود. اما بعد از عروسی خیلی کمتر شد. بعدا فهمیدم که اکثر آقایون اینطورین. علتش هم اینه که قبل از عقد برای ابراز علاقه‌ راهی بجز گفتن "دوستت دارم" ندارن! اما الان تو خونه خودشون بوسه‌های وقت و بی‌وقت دارن! آرامشی دارن که بدون گفتن "دوستت دارم" هم براش لبخند میزنن و آرومشون می‌کنه.مردانگی‌ و فداکاری‌هایی دارن که چیزی بالاتر از محبت زبانیه.

نوت امشب ما

بسم الله الرحمن الرحیم

من عاشق سورپرایز کردن همسرم هستم. سورپرایز‌های وقت و بی‌وقت! یروز وقتی همسرم هنوز از سرکار برنگشته بود تصمیم گرفتم براش یه جشن نوتی بگیرم...

از هر آهنگی، یه تیکه ش رو روی یه استیک نوت نوشتم و اول از همه یکی رو چسبوندم روی درب ورودی که به محض اینکه از راه میرسه، اینو ببینه. یکی روی در اتاق خواب، یکی روی آینه میز آرایش، یکی روی در هال، یکی روی آینه هال! همسرم بعد از اینکه 2 تا از یادداشت ها رو دید فهمید تعدادشون زیاده شروع کرد به گشتن توی خونه و همشون رو پیدا کرد!



البته اونم همون شب ذوقشو بهم ثابت کرد...

مشغول کارای خونه بودم که صدام کرد: برو توی اتاق خواب شاید یه چیزایی باشه که دوست داشته باشی ببینی! تحمل نداره و هر سوپرایزی داشته باشه خودش لو میده.

اولین یادداشت رو توی اتاق خواب چسبونده بود. دومی رو پشت تلویزیون، سومی زیر کابینت، چهارمی توی لباسشویی، پنجمی توی سولاردم، ششمی روی فرش، هفتمی روی آیفون، هشتمی روی دکور آشپزخونه و نهمی روی آبریز یخچال.

 هر یادداشتی رو که پیدا می‌کردم کلی خوشحالی می‌کردم و می‌پریدم هوا.خیلی ذوق کردم!خیــــــــــــلی. همه رو که پیدا کردم گفتم: واقعا تو هم اندازه‌ی من ذوق کردی؟ گفت: بله حتی بیشتر!


تعقیبات مشترکه

بسم الله الرحمن الرحیم

نمازت را تمام کرده‌ای و می‌خواهی ذکر تسبیحات را شروع کنی به گفتن، صدایم می‌کنی تا کنارت بنشینم.
می‌نشینم کنارت، روی سجاده. به چشمانم نگاه می‌کنی و می‌گویی عزیزم! می‌خواهم به تعداد الله‌اکبرهای تسبیحات ببوسمت....!
.
و لحظه‌ای بعد...
.
.
صورتم را بوسه باران می‌کنی.

اولین‌بار نیست که این‌گونه سپاسگذاریت را نشانم می‌دهی. بارها بعد از نماز و تسبیحات آمده‌ای و بوسه‌ای بر پیشانی و یا دستم نشانده‌ای و گفته‌ای این ادامه تسبیح من است.


http://s1.picofile.com/file/7894954294/sajade_eshq3.jpg

بازنویسی: زینب


منبع: من و تو و یک دنیا مهربانی


مرد و سبیلش!

بسم الله لرحمن الرحیم

روز مرد برای همسرم هیچی نشد بخرم.یعنی چند بار رفتم بازار به قصد خرید روز مرد اما اینقدر تو دو دلی و شک موندم که نتونستم انتخاب کنم و هر سری میگفتم ولش دوباره میام و آخر هم نشد براش چیزی بخرم.

دیدم اینجوری نمیشه یعنی اگه دست خالی میموندما تا آخر عمر عذاب وجدان روز مردو میکشیدم .تصمیم گرفتم که بجا هدیه با یه جشن سورپرایز سبیلی خوشحالش کنم!چه جوری؟یه جشن کوچیک گرفتم با تم سبیل!آخه میگن مرد و سبیلش!

اولش خواستم یه جشن بگیرم با تم امام علی علیه السلام اما گفتم ولش خیلی مثبت میشه و هرچیزی تعادلش خوبه اونجوری جذابتره!.............خلاصه اینکه اومدم عکسای این جشن سبیلی رو بذارم تا براتون ایده بشه دیگه شرح ماوقع رو نمینویسم.

1-کیک سبیلی

2-لیوان سبیلی

3-ظروف سبیلی

4-نی سبیلی

5-لباس سبیلی

6- ناخن سبیلی (ناخن خودم نیست)

7-کارت تبریک سبیلی (مبلغش یه 0 زیادی داره)

8-اینم هدیه دیگه من به همسری "نامه ای از حضرت علی علیه السلام" که دور تا دور نامه رو سوزوندم تا جلوه قدیمی پیدا کنه.

حالا میتونید به این موارد قاشق و چنگال سبیلی تزیینات دیواری سبیلی  راهروی سبیلی و یا شرشره سبیلی و خیلی چیزای دیگه هم اضافه کنید.

اینم طرح سبیلی که من ازش استفاده کردم.میتونی تو گوگل سرچ کنی "وکتور سبیل"! بهت انواع سبیلارو نشون میده

قلب یخی

بسم الله الرحمن الرحیم

تو این روزهای گرم ماه مبارک که همسرانتون میرن سرکار و واقعا جهاد میکنن. وقتی برمیگردند منزل،به جای دادن یک شربت خنک(که نمیتونید بدید!) براشون جلوی کولر فضای آروم و چشم نوازی رو قرار بدبد تا دراز بکشند.بعد توی این کیسه یا اصلا کیسه فریزر مقداری یخ بریزید و با اون کف پای همسرتون رو ماساژ بدید.

انقدر بهشون مزه میــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــده

                   http://s4.picofile.com/file/7870774080/1.jpg

منبع:همسر مومن من

پست اول

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به هفته نامه متاهلین خوش اومدین

اگر تمایل به عضویت در این هفته نامه در بخش نویسندگی هر کدوم از موضوعات رو دارین نام كاربري(به زبان انگليسي)+ اسم خودتون(به زبان فارسي) + رمز عبورتون رو  در پست ثابت وبلاگ وارد کنید. ممنونم.

مثال:

نام:فاطمه

نام کاربری:fatemeh

رمز عبور:1365

توجه:رمز عبورتون رو بعدا خودتون میتونید تغییر بدین.

توضیحاتی در  پایین راجع به اهداف و موضوعات این وبلاگ بیان شده.ممنون میشم اگر مطالعه بفرمایین.


خواستم تو این پست مجموعه ای از برنامه‌ریزی‌ها بعلاوه یسری از قوانین رو برای کسانی که میخوان تو این وبلاگ گروهی عضو بشن توضیح بدم. اینجا قراره حکم یک نشریه رو داشته باشه حالا عنوانش رو هم گذاشتیم هفته نامه شاید دو هفته نامه بشه و شاید هم ماهنامه بستگی به تعداد اعضا و فعالیتشون داره.

برای نوشتن نشریه گفتن یسری نکات لازمه:

1- گام اول در تولید نشریه وجود یک جمع همدل و همفکر که دغدغه نوشتن داشته باشند به نیت زمینه سازی برای ظهور آقامون.

2- برای این هفته نامه ما نیاز به کادر سازی داریم.یسری بخش ها رو تعیین میکنیم و برای هر بخش مسئولی انتخاب میکنیم.

3- ما به یه اتاق فکر نیاز داریم برای ارتباط  اعضا با هم به صورت آنلاین.که این اتاق فکر ما چند منظوره هست.ماهانه یکبار همه اعضاء باید در روز خاص و ساعت خاص در این اتاق فکر مجازی جمع شن ضمن اینکه اعضای این هفته نامه در هر زمان که بخوان میتونن با هم در این اتاق مجازی گفتگو داشته باشن. اتاق فکر در قسمت پیوندهای وبلاگ ضمیمه شده.

4- یه اتاق مجازی هم داریم برای مهمانان هفته نامه که تو این اتاق شما میتونین به صورت آنلاین با مهمانها ارتباط برقرار کنین پاسخگوی سوالاتشون باشین و همچینین از همفکری باهاشون استفاده کنین خیلی ها عضو نمیشن اما ایده های قشنگی دارن که باید ازشون الهام گرفت.این قسمت هم در بخش پیوندهای روزانه ضمیمه شده.


اعضای این هفته نامه

1-مدیر مسئول که مسئولیت هماهنگی بین اعضاء و مدیریت محتوایی رو داره

2-سر دبیر یا ویراستار که کلیه متون قبل از نمایش توسط سردبیر بازنگری و ویراستاری میشه و سپس نمایش داده میشه.

3-نویسندگان

موضاعاتی در قسمت موضوعات وب عنوان شده.و این وب قراره مطالبی در قالب این موضوعات رو شامل بشه اگر موضوع جدیدی به ذهنتون میرسه و یا فکر میکنید موضوعی هست که ما در اون زمینه تخصص دارین اعلام کنین تا به قسمت موضوعاتمون اضافه بشه.


قوانین وبلاگ:

1- مطالب قبل از ثبت در وبلاگ باید توسط نویسنده ثبت موقت شود تا توسط ویراستار و سردبیر مجله بررسی شود.سپس مهر اصلاح شد بر عنوان پست موقت گذاشته می‌شود و نویسنده می‌تواند پست خود را ثبت کند.

2- کامنت‌های هر پست را نویسنده آن پست تایید خواهد کرد.

3- از گذاردن تصاویر متحرک یا شکل‌های زیاد اجتناب شود.

4- زبان نوشتاری نویسنده باید زبان محاوره باشد.

5-- کلیه متون ارائه شده توسط نویسندگان می‌تونه از خودشون باشه و یا از وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌های دیگه گرفته شده باشه.اگه متنی رو از وبلاگی میگیرین لطفا نقل قول مستقیم نکنین کم و زیادش کنین کمی نقدش کنین یا چاشنی طنز بهش اضافه کنین وحتی فکر خودتون رو هم ضمیمه متن کنین و متن جذاب‌تری رو ارائه بدین.هر آنچه که خوانده‌ایم با زبان خودمون بازگو کنیم.

6-نکاتی که نویسنده باید اصلاح کند به رنگ قرمز در بالای صفحه پست موقت او نوشته خواهد شد.تا توسط خود نویسنده اصلاح شود.و در صورت عدم مطابقت با ثبت مطلب پست موقت توسط خود نویسنده باید حذف شود.

7-قرار نیست مطالب این وبلاگ خیلی کلیشه‌ای و رسمی باشه قراره مطالب این وبلاگ با دل باشه!دلی باشه تا به دل مخاطب بشینه. اگه قرار سرد کار کنیم به اون نتیجه‌ای که می‌خوایم قطعا نخواهیم رسید.باید وقت بذاریم و دل بدیم تا دل بگیریم. من اکثر وقتم رو دارم برای این وبلاگ میگذارم در شروع کار تا کار رو غلتک بیفته و بره جلو پس شما هم دل بدین.

8- تا جایی که ممکنه برای پست‌های ارائه شده در هر بخشی عکس تهیه کنین.و این عکس متعلق به خودتون باشه.

9- نویسنده مطلب بعد از ویرایش سردبیر تا 15 روز فرصت برای ثبت یا بازنگری مطلب خود دارد.در صورت عدم رسیدگی به مطلب پست توسط مدیر وبلاگ حذف میگرد.

10-در صورت عدم تمایل به ادامه عضویت در وبلاگ.نام خود را از قسمت نویسندگان وبلاگ در قسمت مدیریت وبلاگ حذف کنید.

توضیحی درباره موضوعات وب:

اقتصاد عاشقانه: در مورد مسائل اقتصادی خانواده‌ست.جلوگیری از اسراف.نحوه صحیح استفاده.معرفی کردن برندهای ایرانی خوب.کنار اومدن با مسائل مالی همسر.مثلا شما برای سالگرد ازدواج اگه میرفتین بیرون پیتزا میخوردین میشد 30 تومن شما تو خونه با نصف اون قیمت اینکارو کردین و هرچی که ربط به اقتصاد داره...

عارفانه عاشقانه: استفاده از احادیث و ذکر نمونه هایی از اون...

سلامت خانواده : درباره مسائل جسمی و ج ن س ی از لحاظ پزشکیه.که ما خداروشکر یه زوج پزشک داریم که قول دادن بهمون کمک کنن.مثلا اینکه شما می‌نویسین به همسرتون ساندویچ سوسیس ندین ببره سرکار نون پنیر بدین.یا اینکه پیاز رو خیلی سرخ نکنین و اینا ...

یه غذای عاشقانه : ما تو این موضوع دستور غذا نمی‌خوایم چون اینجا سایت آشپزی نیست ما در اینجا به دنبال تزیین عاشقانه و رمانتیک غذا یا میز ناهار خوری هستیم.همین.مثلا درست کردن پیراشکی به شکل قلب یا یه میز عاشقانه و غیره...

تجربیات همسرانه: که معلومه مثلا اینکه من بگم خانوم جان هیچوقت به شوهرت نگو تو چرا تو خونه کار نمیکنی من اینکارو کردم و باعث شده شوهرم بدتر کنه هیچوقت کمک نکنه و غیره و یا تحربیات مثبت مثل اینکه برو استقبال همسرت تا بدونی براش مهمی و اینا..

مناسبتهای زوجانه: که شامل روز زن.روز مرد.سالگرد عقد و ازدواج.تولد همسرامون.روز مهندس پزشک کارگر یا هر مناسبت ابتکاری مثل سالگرد خواستگاری سالگرد اولین ملاقات 252 امین روز زندگی و هرچی تو این مایه‌ها....

یه پیشنهاد عاشقانه: مثل اینکه بگم با گلهای خشک و شمع رو تختتون رو اینجوری چیدمان کنین و عکسش رو هم بذارم یا هرکار عاشقانه‌ای که خودتون می‌کنین به ما هم پیشنهاد بدین...

پیشنهاد یه هدیه همسرانه: مثل همین کادوی بادکنی یا تزیین هدیه یا اینکه مثلا پیشنهاد لیوان عکس دونفرمون برای سالگرد ازدواح و یا راهنمایی برای خرید هدیه روز مرد و یا مناسبتهای دیگه...

متن برتر همسرانه دوستان: مثلا شما تو وبلاگ تو فقط لیلی باش یه پست زیبا دیدی یذره از اول اون پست مینویسی و نصفه ولش میکنی و برای خوندن ادامه مطلب آدرس وبلاگ و اون پست رو میذاری.

مبارزه با نفس در برخورد با همسر: یعنی مسائل بین شما و همسرتون و خدا. درواقع مبارزه‌های نفسانیتون با خودتون در برابر همسرتون.مثل اینکه همسرتون عصبانی شد شما با توجه به حدیث پیامبر که در برابر پرخاشگری همسرتون ساکت باشید سکوت کردین و نتیجه هم بنویسین. و بگید که دوست داشتین شما هم داد بزنین ولی برا خدا اینکارو نکردین و این حرفا...

انتخاب همسر شایسته: اینکه از تجربیات خواستگاری و جلساتتون بنویسین.اینکه واقعا شما چه ملاک‌هایی قبل از ازدواج داشتین و الآن آیا نظرتون همونه یا نه...معرفی سی‌دی و سخنرانی و هرچی تو این مایه‌ها

اینایی که من نوشتم یه چشمه از این موضوعات بود شما می‌تونین هرچی که ربط به این موضوعات داره رو در پست‌هاتون جا بدین.کتاب معرفی کنین.سخنرانی و ...

 بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بعد از خوندن این قسمت،برای عضویت در هفته نامه در این پست کامنت بذارید.